سختی های مادر بودن
عزیز دلم کم کم سختی ها خودشو نشون داد.با کم شیری شروع شد و هنوز ادامه داره طوری که دیگه سینه نمیگرفتی و گرسنه می موندی و من مجبور شدم واسه اینکه شیرم خشک نشه شیرم رو بدوشم
بعد هم که زردی تو و کورتاژ خودم به خاطر جفتی که جا مونده بود...
خلاصه به قول یکی از وقتی مادر شدم نمیتونم بدون خجالت تو چشمای مادرم نگاه کنم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی